پیامی از دوست
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

جمعه 20 تير 1393
ن : علی

پیامی از دوست

خداوند فرمود: "کُن فیَکون" وخلقت هجده هزار عالم آغاز شد.مانند:عالم قدس، عالم ذر، عالم ناسوت.عالم جبروت،عالم لاهوت، عالم صور، عالم ارواح، عالم برزخ وعالم آخرت الی.... و هنوز به "فیَکون" نرسیده است تا اینجای خلقت ازکلمه "کُن" ایجاد شده است فاصله با"فیَکون" در اندیشه انسان وهیچ موجود دیگر حتی فرشتگان نمی گنجد برای اینکه فوق تصور انسان وسایر مخلوقات است چون بدون وقفه وهرلحظه در حال خلق شدن است و ما در ابتدای جهان هستی قرار داریم. ضمنا "کروبیان عرش اعلا" که در حضور خداوند هستند هنوز از خلقت این جهان آگاه نیستند، نه تنها از خلقت این جهان به وسعت چهارده میلیارد سال نوری که عالم ناسوت میباشد ،بلکه از عوالم دیگر حتی عالم ملکوت ، فرشتگانی چون جبرائیل،اسرافیل، عزرائیل، مکائیل والی...نیز بی اطلاع هستند. سه گونه میشود به موضوع نگاه کرد : یا وسعت حضور خداوند آنقدر بزرگ است که جهان ناسوتی ما وعالم ملکوتی فرشتگان وسایر عوالم درکنجی از آن قرار دارد، یا اینکه چنان محو تماشای جمال حق تعالی هستند که مجال تماشای این جهان را ندارند. ! ویا اینکه پس از رسیدن به انتهای فیَکون "که تکامل عوالم باشد" بر"کروبیان عرش اعلا" قابل رویت خواهد بود.

اگر "آدم" بخواهد فقط 18 ثانیه تمرکز کند. یک زنگ بزرگ در کائنات به صدا در می آید که توجه کل هستی  به سمت این شخص جلب می شود. اگر۲۸ ثانیه تمرکز کند به اذن خداوند همه کائنات تحت امر او قرار میگیرد. آنچه او بگوید میشود. اگربخواهد 68 ثانیه تمرکز کند(البته این کار را نمی کند. مگر به اذن خداوند در زمان معین ) کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند، که درآن دوره کیهانی دیگر نمی توانند راه حل پیدا کنند. چون دیگر جهان به جای که باید برسد رسیده است. آن روز پایان این جهان است و دوره ای دیگر آغاز میشود واین همان قیامتی است که خداوند وعده فرموده است. لازم است بدانیم برپا کننده قیامت از مخلوقات خداوند است. یعنی همان "آدم" ! خداوند جهان را یک بار خلق کرده و تمام برنامه خلقت در کن فیکن و در "لوح محفوظ" گنجانده شده است. تا ابد الابد ادامه دارد و"آدم" خلیفة الله است. لوح اشرف مخلوقات را به او اعطا کرده است. به یاد داشته باشیم مقام وجایگاه خداوند فوق تصور تمامی مخلوقات است و در شاَن او نیست که در امور عالم دخالت مستقیم داشته باشد و چنین کارهای کوچکی را انجام دهد، او فقط نظاره گر است. خداوند برای بعد از قیامت عظمی نیز برنامه ای دارد . آغاز دوره ای جدید در "بُعد چهارم" پنجم" ششم" هفتم" و... بُعد های دیگر. ببین مقام "آدم" را سبحان الله ...این است اشرف مخلوقات"

 

لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم فتبارک الله و احسن الخالقین".

یا بَنی آدَمَ اَنا اَقولُ لِشیٍ کُن فَیَکون اَطعنی فی ما اَمَرتکَ اَجعَلُکَ تَقولُ لِشیٍ کُن فَیَکون

 

ای فرزندان آدم،من به هرچه میگویم (باش) میشود،مرا در آنچه به تو امر کرده ام اطاعت کن ،تا تو را چنان قرار دهم که به هرچیزی بگویی (باش)،بشود. حرف از یا ایها الانسان نیست! خداوند فرمود: (یا بَنی آدَمَ ) "آدم" !! کیست؟ لازم است بدانیم .وقتی انسان تمام کمال زندگی کرد واز مرحله انسانی گذشت ورسید به مقام "آدمیت" او میداند مرگ طبیعی خیلی دیر به سراغ او خواهد آمد چون او به یک موجود فهیم بدل شده ،از عالم ماده عبورکرده تمام کیهان وفرا کیهان را درنوردیده و راز قوانین حاکم بر عالم را میداند ومی شناسد. هماهنگی او با راز قوانین عالم باعث میشود مدت طولانی دراین جهان زندگی کند واز طرفی او دیگر در عالم ناسوت کاری ندارد وآنچه را که باید بداند از عمق جان ،روح مطلب را درک است همه قوانین عالم برای او زیباست همه چیزدر جایگاه خود قرار دارد نیازی به تمرکز او نیست تا بخواهد جابجایی انجام شود یا تغییرایجاد کند .مگر اینکه به او امر شود درآن صورت است که او به خود اجازه تمرکر میدهد و آنچه بگوید میشود!! ازطرفی او دل تنگ است ودیگر ماندن او در این جهان برای او ملال آور وخسته کننده است، میخواهد از کف بگذرد وبه دریا برسد منتها میخواهد ذکات مدتی که در این جهان زندگی کرده را نقدا پرداخت کند وآخرین داشته خود را تقدیم غفلت انسانها میکند تا بلکه یک خفته ای را بیدار کند از این جهت است که به دنبال فرصت میگردد تا "آگاهانه" آخرین داشته خودرا که همان جان است به بهترین نحوتقدیم جان آفرین کند. بدون اینکه کسی بداند او چه مقامی داشت شهید میشود و این جهان را ترک میکند. الله اکبر...

                    این متن حاصل تراوش ذهن خود بنده میباشد . منابع ندارد.

 

سلام آقاى .... گرامى،ممنون از ایمیلتان و خرسندم كه مطالب .... و ......مورد توجه تان قرار گرفته است. نمى دانم به چه دلیل ایمیلتان ناقص آمده است و من فقط تا "مجال تماشاى جهان" را دریافت كردم و بقیه متن هر چه باشد دریافت نشد. در هر حال، در پاسخ به سؤالتان، اگر ازمن دلگیر نشوید، اجازه مى خواهم كه وارد مباحث مذهبى و خصوصا قرآن نشویم چون من هیچ تخصصى در هیچكدام ندارم. امثال من كه عمرمان در دانشگاه سپرى شده است و مى شود حداقل یك چیز را خوب یاد مى گیریم و آن اینكه در چیزى كه تخصص ندارىم در جمع وارد نمى شویم. با توجه به تخصص خودم، من بیشتر لذت مى برم كه به زبان ریاضى فكر كنم و تنها نتیجه حاصل از آنرا به زبان عامیانه مورد بحث قرار دهم. ریاضیات فعلا ناقص است و تعریفى از خدا و طبعا كتب آسمانى ندارد. به همین دلیل من امكان ورود به چنان موضوعاتى را ندارم. در صورت علاقمندى به نحوه برخورد من با واقعیت جهان فیزیكى، لطفا به سایت آكادمى (......) مراجعه كنید. با بهترین آرزوها،.....

 

با سلام مجدد خدمت شما استاد بزرگوارممنون از اینکه ایمیل بنده را پاسخ دادید همانطور که بنده متوجه شدم متاسفانه ایمیل بنده ناقص به خدمتتان رسیده است به همین دلیل متن کامل را در قالب یک فایل به پیوست خدمتتان ارسال میکنم ضمنا از اینکه حوصله میفرمایید و متن بنده را مطالعه مینمایید کمال تشکر و امتنان را دارم

ارادتمند شما.....

سلام و ممنون از ارسال متن كامل. واقعا تحت تاثیر قرارگرفتم. اكثر مطالبى كه نوشته اید همخوانى زیادى با نتایج حاصل ازتئورى كوانتوم دارد. برایم بسیار جالب بود كه شما از زاویه اى دیگر وارد شده اید و تقریبا به همان نتایجى رسیده اید كه ما از طریق ریاضى و نئورى هاى فیزیك رسیده ایم. مباحث جهان ها و تشابه آن با جهان هاى موازى و M-theory، فرآینده مشاهده با نقش ناظر در فروپاشى تابع موج ذرات دنیاى كوانتومى، ... البته من نمى توانم هیچ نظرى در مورد مقادیر زمان كه شما اشاره كرده اید و نیز نقش فرشته ها بدهم چون تخصصى ندارم ولى این نظر نداشتن دلیل رد یا تایید نیست. با بهترین آرزوها، در انتظار نوشته هاى آتى شما خواهم بود. با احترام،....

با عرض سلام دوباره جناب دکتر: اگر ما اگرامواج را تا جایی که ابزار ساخت دست بشر اجازه میدهد طبقه بندی کرده و در نهایت تعدادی از امواج را معمولی، تعدادی را خاص و تعداد دیگر را بسیار خاص و تعدادی را هوشمند وهمچنین تعداد دیگری را فوق هوشمند در نظر بگیریم، در آن صورت میتوانیم امواج فوق هوشمند را  یک موجود وصف نشدنی خاموش (ساکت) بنامیم. و در ان صورت شاید بتوانیم پاسخ بعضی از سوالها رادریافت کنیم،"حداقل اينکه درعالم انديشه به قلمرو"امواج" سفرکنيم و در مورد انها فکر کنيم" چون از نگاه عقل وعلم هم کمی قابل توصیف خواهد بود. بالاخره حداقل خواهیم گفت اندیشه ما به فراخور ادراک دانش ما یا به فراخور معرفت مان توسط یکی از آن امواج "فرا وصف" شناسایی شده ساپورت میشود. تا زمانیکه اندیشه ما در حوزه آن امواج "فرا وصف" متمرکز نشود محال است در مورد آنها شناحت درستی داشته باشیم.در ضمن دانشمدان سرعت امواج را معادل سرعت نور در نظر گرفته اند و قطعا هم درست است ولی موج های دیگری در عالم وجود دارد که بکار بردن سرعت برای آنها معنی خود را از دست میدهد اگر بخواهیم برای حرکت آن "امواج فرا وصف "تعین سرعت کنیم بناچار باید بگویم در کمتر از یک هزار میلیاردم ثانیه کل هستی را می پیمایند در نظر گرفتن زمان برای آن امواج " فراوصف" معنی ندارد لذا کلمات برای توصیف آن سرعت نارسا است وقابل اندازه گیری نیست ، لازم به یاد آوریست براثر حرکت امواج شناسایی شده در عالم واصطکاک آن با فضا (مواد مولد حیات ) تولید میشود، اما در مورد امواج " فرا وصف" موضوع فرق میکند (مواد مولد حیات) تولید نمی شود، بلکه ازمحصول حرکت و اصطکاک آنها درعالم ،"فهم، درک وشعور" و خرد جمعی ایجاد میشود و به طوریکه در بالا اشاره شد هر ملتی به فراخور ادراک علمی و عملی و معرفتی از آن بهره مند میشود، بدون اینکه ما حضور آن موج ها را درک ویا احساس کنیم وظیفه تعین شده از طرف "خالق" را بنحو احسن در سکوت مطلق انجام و جاری میکنند، لذا بهمین دلیل آنها را " موجودات فراوصف" خاموش (ساکت ) نامیدیم. ذکر یک نکته خارج از موضوع نیز در اینجا ضروی بنظر میرسد : که چرا جهان با بشریت بصورت قطره چکانی رفتار میکند وچرا دانمشدان و عالمان آکادمیک نمی توانند جواب خیلی از سوالها را بدهند. این موضوع هم برای خود در ساختار جهان قانونمند است اگر درموعد مقرر اتفاق نیفتد بشریت بامشکل روبرو خواهد شد. جهت اشاره یک نمونه ازکشف اولین کوآزار که در حدود 40 سال پیش اتفاق افتاد است نظرتان را جلب میکنم ، وقتی دانشمندان از طریق رادیو تلسکوپ ،یک کوآزار دور دست را مورد مطالعه قرار دادند پس از مشاهده، دانشمندان سر خود را با دو دست گرفته بودند که مبادا عقل از سرشان برود و دیوانه شوند .در صورتیکه بعدا معلوم شد فاصله آن کوازار با زمین 9 میلیارد سال نوری است ونور آن معادل ده هزار میلیارد برابر خوشید ما میباشد . ملاحظه میفرمایید این دانشمندانی که بزرگان بشریت هستند با یک کشف جدید چنین رفتاری را از خود نشان میدهند. میدانیم که خود جهان مخلوق است ولی مافوق تمام هوشمندانی که در درون خود جای داده است قرار دارد و تمام این پدیده ها و امواج هوشمند و فوق هوشمند را اداره و کنترل میکند . اینگونه بنظر میرسد فقط با تکامل عقل بشر موضوعات، قابل حل خواهد شد و انچه را بشر تا به امروز کشف کرده است در مقابل آنچه هنوز برای بشریت مجهول است، بسیار ناچیز است. باید قبول کنیم زندگی  مدنی بشر در هیچ دوره ای "رنگ خدایی" بخود نگرفته است و به همین دلیل شناخت منطقی از متافزیک نداریم ،اما در مورد فضا و مکان. در فرایند فضا و مکان بحث بسیار عمیق است، فقط ذکر یک نکته ضروی است، فضا در بدو پیدایش خالی از تمامی موجودات و امواج بوده است. در واقع تنها چیزی که فضا را مستقل از همه امور عالم کرده است، استعداد بالقوه آن میباشد. که به واسطه ی این استعداد بالقوه همه موجوات عالم در بستر فضا بالفعل شده ومیشوند. لذا پیدایش فضا قبل از امواج وسایر موجودات بوده است. چون شکل گیری امواج و سایر موجودات در بستر فضا اتفاق افتاده است. در اصل این قابلیت فضا بوده است که امواج و سایرموجودات در آن متولد شده اند .حال خود فضا از چه جنسی است بحث دیگری را میطلبد. بنده فقط همین قدر میتوانم بگویم فضا طیفی از رنگ سفید برفی است. با شیارهای بسیار باریک مانند رشته های تار ابریشم که کل هستی در درون آن شناور است، در کل میشود گفت رودخانه بزرگیست که عالم در آن جریان دارد. جناب دکترشما در صحفه .... کتاب(…) به یک عکسبرداری اشاره کردید به جرات و با اطمینان میخواهم خدمتتان عرض کنم آنچه عکاس آن تصویر هاله (نیروی حیات) نامیده کاملا در اشتباه است .لذا این تصویر در واقع قسمت خیلی مختصر از رنگ اصلی فضا است که در یک شرایط استثنایی ثبت شده است بدون اینکه عکاس متوجه آن بشود. امیدوارم باپشت کاری که از شما سراغ داریم این مهم را به سرانجام برسانید. باور بفرمایید جناب دکتر استنباط آن موضوع یکی از آرزویهای بزرگ بشریست چون تکلیف خیلی از موضوعات پیچیده فیزیکی حل میشود، و تاحدودی هم درک موضوع بُعد چهارم آسان تر خواهد شد، اما در مورد زمان باید اضافه شود زمان نیز خود را در موجودیت فضا قالب بندی کرده است، از طرفی زمان یک امر قراردادی بین موجودات است که هر موجودی آن را به فراخور تکامل خود ، سپری میکند. چون زمان نیز مخلوق است او نیز دوره تکامل را میگذراند! لذا زمان تشکیل شده ازمیلیاردها لایه در ابعاد مختلف، و به تعداد موجودات عالم خود را در بستر فضا پهن کرده است. زمان مدام در تلاش است برای موجودات تازه وارد که برای "اولین" بار پا به عرصه وجود میگذارند هماهنگ با شرایط مکانی ،محیطی، فیزیکی، حسی واحساسی آنها نقش خود را ایفا کند،لازم به توضیح است منظور از موجودات تازه وارد زاد ولد نیست . موجوداتی را عرض میکنم که تا این لحظه وجود خارجی نداشته است، و اکنون برای "اولین" بار در جهان خلق میشوند، درضمن خود زمان هم در چنگال فضا و مکان اسیر شده است و برای تکامل خود در تلاش است، او نیز مانند هر موجود دیگری علاقمند است از چنگال فضا رها شود تا به هدف نهایی خویش برسد .

 

در اینجا سوال دیگری مطرح میشود. گقیم همه موجودات وذرات در درون فضا موجودیت پیدا کرده است. اشاره ای به خود فضا نکرده ایم که فضا از کجا و چگونه بوجود امده است ، همین قدر میتوانم بگویم فضا یک جرقه ای بیش نیست از درون سیاهی و یا همان ظلمات به بیرون جسته است و همه این ساختار جهان را بوجود آورده است پس میشود گفت فضا با تما م قابلیت هایش از ظلمات مطلق متولد شده است اگر بخواهیم ظلمات را تشريح کنیم باید اعتراف کنیم با کلمات نمی شود آن را توصیف کرد.!! شاید اگر نقاشی به زبر دستی چون لئوناردو داوینچی بود میتوانست تا حدودیکه فقط قابل اشاره باشد آن را درفوم نقاشی خود خلق کند، ولی با گفتن و نوشتن نمی شود وصف کرد حقیقتا جملات و کلمات دراین مورد بسیار ناتوان است..!! فقط میتوانیم بگویم. این قابلیت ظلمات بوده است که چنین استعدادی را بنام فضا در درون زهدان خود پرورش داده و درشرایط مناسب هم زایش اتفاق افتاده است وهمچنین این قابلیت را فضا نیز دارا بوده است که به عنوان "اولین فرزند خلف ظلمات" پا به عرصه وجود گذاشته است و هم اکنون نیز دارد دوره جوانی خود را سپری میکند .نا گفته نماند آن ظلمات هم از مخلوقات است و او نیز وظیفه تعین شده دارد مدام در تلاش است و میخواهد با پرورش آنچه در درون خود دارد دوره ابستنی خود را به کمال برساند تا زایش های دیکری نیز ایجاد شود برادر یا خواهر فضا اکنون دوره جنینی خود را سپری میکند تولد دیگر در راه است...!!! درپایان به اطلاع برسانم منظوز از ظلماتی که در بالا اشاره شد "سیاه چاله ها نیست" آنچه که دربالا اشاره شد فرا تر از سیاه چاله های موجود در عالم می باشد . "ضمن اینکه ظلمات مخلوق است". ولی مادر تمامی جهان فیزیکی ما می باشد... به یاد داشته باشیم. شگل گیری تمام موجودات در تاریکی مطلق بوده است و "دوره جنینی هیچ کدام ازمخلوقات خارج از مکان تاریک نبوده است".

 

آخرین مطلب : از آنجا که یک عقیده به همان اندازه که ممکن است درست باشد، امکان نادرست بودن آن نیز وجود دارد، فقط در پرتو گفتگو و نقادی می توان به ماهیت واقعی آن پی برد. بازنگری و بازاندیشی در عقیده ها و اندیشه ها، میزان درستی و نادرستی، یا کاستی و زایندگی یا نازایی و عقیمی آنرا آشکار می سازد. اندیشه ها فقط با عرضه و ارائه بر زمینه ی آزادی بیان و قلم، می توانند نشان دهند که پویا و پایدارند ..

همراه با بهترين ارزوها واستوار ترين ارمانها لحظه هاي شادي داشته باشيد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: