بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

شنبه 22 اسفند 1390
ن : علی

تبریک سال نو




1 فروردين 1388
ن : علی

دنياي پس از مرگ

يادداشتي در مورد كتاب دنياي پس از مرگ

نوشته " مور يس مترلينگ " و ترجمه خوب آقاي ذبيح الله منصوري....

 

      شايد بهترين كتابي كه در تمام عمرم خوانده ام ، همين كتاب باشد.

 

پس از خواندن چند صفحه خواستم چند خطي يادداشت بردارم كه ديدم بايد كل صفحات را بنويسم .!

 

موريس مترلينگ نظر خود را درباره دنيا و فلسفه دنياي پس از مرگ بصورت بسيار ساده و روان گفته است .

 

افكار مترلينگ در عين پيچيدگي و بلند مرتبه بودن ، به نظر بنده بسيار قابل فهم و درك است.

 

 

احتمالا يكي از دلايل روان بودن كتاب،ترجمه خوب آقاي منصوري بوده است .

 

فكر بشر محدود است ، ما به چيزهايي ميتوانيم فكر كنيم كه بتوان آنرا به شكل كلمات در آورد.

 

  

يعني هر انسان تنها به چيزهايي ميتواند فكر كند كه آن چيزها بصورت كلمه يا اسم در ذهنش جا گرفته باشد.

 

مثلا يك بچه چهار ساله به چه چيزهايي فكر ميكند ؟ به همان چيزهايي كه تا سن چهار سالگي شنيده يا ديده است .!

 

بقيه در ادامه مطلب  . . .

 



:: برچسب‌ها: زندگي, مرگ,


1 فروردين 1387
ن : علی

ذات و جوهره

ذات وجوهره وجودي انسان...

"هيچ انساني در دنيا نميتواند ادعا كند كه ذات و جوهره وجود يك نفر ديگر

را كاملا شناخته و افكارش را روشن و واضح دريافته است ."

جمله بالا را از یک دوست صميمی

وقديمي ام شنيدم ، كه بصورت يك تجربه در زندگي كسب كرده است .

هنوز هم بر اين باورم ، اگر بتوان تجربه هاي كليدي اشخاص را جمع بندي

كرد و تمام آنها را كنار هم گذاشت و صحافي كرد ، يك كتاب بسيار ارزشمند

و عالي از آب در مي آيد.

به اين صورت انسان با خواندن آن مي تواند راه چند ساله را يك شبه برود .

معمولا آدمها بر اساس شرايط و محيط هايي كه از نظر اجتماعي ،

خانوادگي و نيز شغلي داشته اند ، تجربه هاي متفاوتي را در زندگي

خود به همراه دارند .

واضح است ، از كساني ميتوانيم درس بگيريم كه شرايط آنها مشابه ما بوده يا بخواهيم مثل آنها فكر كنيم .

 

بنظر من يك ارتباط دو طرفه بين عملكرد انسان از نظر اعمال و رفتار و نيز تفكر وي وجود دارد .

يعني اگر حركات و كارهاي يكنفر را تقليد كنيم ، كم كم فكر ما هم مثل او ميشود .

و يا اگر سعي كنيم مثل او فكر كنيم ، بتدريج رفتارمان به همان شخص شبيه ميشود .

شايد در محيط زندگي و كار ديده باشيم دو نفري كه از نظر ظاهري مشابهند ، اخلاق و رفتار شان هم مثل هم است .

نوع افكار يك فرد ميتواند ، شكل چهره و حتي حركات و رفتار او را مشخص نمايد و به مرور تغيير دهد .

 

محفوظي

 



:: برچسب‌ها: ذات,


1 فروردين 1387
ن : علی

فكر محدود بشر

 

چون فكر بشر محدود است و خودش نميتواند در مورد زندگي به يك نتيجه قطعي 

برسد ، بدنبال حرفهايي از ديگران ميگردد تا شايد انسان ديگري حرف آخر را زده باشد ...



:: برچسب‌ها: فكر, فكرمحدود, بشر, فكرمحدود بشر,


1 فروردين 1387
ن : علی

آدمهاي بزرگ


خواندن جملاتي از آدمهاي بزرگ كمترين فايده اش اينست كه متوجه ميشويم ، بايد

بيشتر درمورد زندگي فكر كنيم ...

 



:: برچسب‌ها: آدمها, بزرگ,


1 فروردين 1386
ن : علی

درک متقابل

 

زماني كه صحبت از درك متقابل بين دونفر ميشود،مهمترين مسئله نزديك بودن افكاراست.

هرانسان در چهارچوب افكار خودش ميتواند انسان ديگري رادرك كند.

ما معمولا پس از شنيدن حرفهاي طرف مقابل به مغز خود رجوع ميكنيم وشنيده ها را براساس افكار خودمان مورد ارزيابي قرار مي دهيم ،اگراين شنيده ها جايگاهي در ميان افكارمان داشت،آنوقت برايمان قابل تامل است، و رويش فكر ميكنيم، كه حالا با ما موافق است يا مخالف،

از طرفي موافق يا مخالف بودن هم بستگي به نحوه شكل گرفتن آن فكر در سرمان دارد.

اگر اوضاع بر وفق مرادمان بوده باشد ، يا لااقل ضرر و زياني به ما نرسيده باشد،موافق ميشويم، ولي اگر در رابطه با آن ذهنيت بدي داشته باشيم ،قاطعانه با موضوع مخالف ميشويم ودليل مي آوريم و به هر نحوي سعي داريم خودمان را منطقي جلوه دهيم .

همچنين از زاويه ديگر شايد اين موضوع وطرز فكر به همين شكل جزء اعتقادات ما باشد، و

اصولآ هيچ سوء نيتي هم در كار نيست .

يعني واقعا فكر ميكنيم آنچه در ذهن ما وجود دارد شكل درست ماجراست ، و مي بايد با هر شكلي غير از اين مخالف باشيم./

                                                علي محفوظي

                                                         15/8/89





صفحه قبل 1 ... 13 14 15 16 17 ... 18 صفحه بعد